کورشکورش، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 8 روز سن داره

به دنیای من و نیما خوش اومدی پسرم

بدون عنوان

امشب تو رو خواب کردم که بیام گزارش سه ماهه ی  مدرسه رو بنویسم.ولی قبلش باید حرفای خوشمزه ی پسرمو یادداشت کنم. داشتم کفشی رو که دو ماه پیش خریدم رو می کردم پات که گفتی مامان جون سپاسگزارم که کفش خریدی. فوق العاده با احساس.با محبت و با سیاست هستی.من که مامان جون به تو یاد ندادم خودت متوجه شدی این طوری صدام کنی خودتو بیشتر لوس می کنی. رفتیم چشمه اب بیاریم با مزدا .چارتو نکردم عقب ماشین نشستی و چه با غرور.توی زمستون هوس بستنی کردیم اونم بستنی کوه سبز .به محض ایستادن بابات سریع پیاده شدی .بابا نیما پرسید کورش اینجا کجاست.گفتی الان می گم.بعد که وارد شدی و فهمیدی بستنی فروشیه.گفتی بستنی .....اینکه می گم باسیاستی این نمونش بود. ...
20 دی 1395
1